۲۴ دی ۱۳۹۰، ۱۱:۱۲

فیلسوفان جهان در گفتگو با مهر:

فلسفه تحلیلی کنونی متوجه مباحث کاربردی اخلاق شده است

فلسفه تحلیلی کنونی متوجه مباحث کاربردی اخلاق شده است

فیلسوفان و اندیشمندان بین‌المللی معتقد هستند که فلسفه تحلیلی در دوران کنونی به مباحث کاربردی اخلاق توجه کرده است.

دال می یر: فلسفه تحلیلی امروز متوجه موضوعات کاربردی است

دکتر فرد دال‌می‌یر استاد فلسفه دانشگاه نتردام آمریکا و فیلسوف سیاسی معاصر در خصوص تأثیر فلسفه تحلیلی بر کاربردی شدن موضوعات اخلاقی به خبرنگار مهر گفت: در خصوص این پرسش به بررسی نسبت میان فلسفه تحلیلی و اخلاق باید پرداخته شود.

وی افزود: باید توجه داشت فلسفه تحلیلی آنگونه که در انگلستان و آمریکا رایج بود برای مدت طولانی به بررسی مباحث نظری و تئوریک توجه داشت. علت این امر این بود که توجه این فلسفه معطوف بحث معرفت شناسی بود.
 
وی یادآور شد: بر همین اساس توجه فلسفه تحلیلی در معرفت شناسی متوجه موضوع نظریه دانش و معرفت بود. همچنین فلسفه تحلیلی مدتهای طولانی توجه و تمرکز خود را متوجه منطق ساخته بود. بر این اساس پرداختن به مباحث نظری رویکرد غالب این فلسفه بوده است.

دال می یر یادآور شد: باید توجه داشت که فلسفه تحلیلی متقدم و فیلسوفان اولیه آن توجه و تمرکز خود را معطوف اصول انتزاعی کرده و به مباحث کاربردی نپرداختند. از اینرو اصول و مبانی ای که بخواهند بر اساس آن به مباحث کاربردی اخلاق بپردازند در فلسفه آنها وجود ندارد.
 
استاد دانشگاه نتردام آمریکا تأکید کرد: سه رویکرد فلسفی باعث شد تا فلسفه تحلیلی توجه و تمرکز خود را از مباحث انتزاعی متوجه مسائل عملی و کاربردی سازد. یکی از این رویکردهای فلسفی، فلسفه زبان و آرای فیلسوفانی چون ویتگنشتاین متأخر است.
 
وی تصریح کرد: رویکرد دیگر هرمنوتیک فلسفی و آرای فیلسوفان این نحله از جمله گادامر و آرای فیلسوفان پست مدرن است. سومین رویکرد که باعث توجه فلسفه تحلیلی به مباحث کاربردی شد متأثر از آرای فیلسوفان نوارسطویی از جمله مک اینتایر است. علاوه بر این امروزه شاهد هستیم کل فلسفه غرب متوجه مباحث کاربردی و عملی از جمله سیاست و اخلاق شده است.

دیویسون: فلسفه تحلیلی معاصر بر اخلاق عملی متمرکز است

دکتر اسکات دیویسون استاد فلسفه دانشگاه ایالتی مورهد در کنتاکی آمریکا نیز در این خصوص معتقد است: آنچه در فلسفه تحلیلی اتفاق افتاد این بود که در ابتدای قرن بیستم موضوع و تمرکز فلسفه تحلیلی در حوزه اخلاق متفاوت بود.
 
وی افزود: اوایل قرن بیستم فلسفه تحلیلی نوعی چرخش در بررسی علم اخلاق داشت و تمرکز خود را به جای اخلاق کاربردی بر مباحث معنا و زبان در اخلاق بنا نهاد. بر این اساس اگر بخواهیم در مورد فلسفه تحلیلی در ابتدای تکوین خود سخن بگوییم باید اذعان داشت که این فلسفه متوجه مسائل و موضوعات انتزاعی بوده است.
 
مؤلف کتاب "ارزش ذاتی چیزها" در ادامه تأکید کرد: در واقع این فلسفه در سالهای گذشته متوجه ایده‌های جهانی و جهان گستر بوده است، اما در سالهای اخیر نوعی چرخش در موضوعات فلسفه تحلیلی را شاهد هستیم. در واقع در سالهای اخیر فلسفه تحلیلی موضوعاتی که در فلسفه باستان و فلسفه قرون وسطی در حوزه اخلاق مطرح بوده را مورد توجه قرار داده است.

کراکت: علوم انسانی باید به مسائل بومی توجه داشته باشد

دکتر کلایتون کراکت استاد مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا نیز تصریح کرد: نوعی از معرفت باید مورد توجه باشد که مطالعات مربوط به فلسفه، ادبیات، دین و سایر حوزه‌های معرفتی علوم انسانی را در برگیرد.
 
کراکت یادآور شد: در خصوص اینکه علوم انسانی چگونه باید فهم ‌شود دو مشکل اساسی حداقل در ایالات متحده آمریکا وجود دارد. مشکل اول این است که به طور کلی در تبیین علوم انسانی به فرهنگ اروپا و غرب توجه شده و در این خصوص فرهنگ سایر کشورها مورد غفلت قرار گرفته است. باید توجه داشت علوم انسانی از یک سو باید بومی شود و از سوی دیگر نگاه به مسائل جهانی نیز وجود داشته باشد.
 
استاد مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا افزود: مشکل و مسئله دوم این است که حوزه‌های علوم انسانی بیش از حد و در حد افراط شاخه شاخه و تخصصی شده است. این تخصصی شدن افراطی به گونه ای است که اگر بخواهیم وضع موجود را مورد بررسی قرار دهیم از انجام آن ناتوان هستیم. این علوم به علوم نرم و علوم سخت تقسیم شده و نوعی مرزبندی در این خصوص صورت گرفته است.
 
مؤلف "الهیات سیاسی رادیکال: دین و سیاست بعد از لیبرالیسم" در پایان تأکید کرد: علاوه بر این باید دایره و گستره علوم انسانی را باز گذاشت تا بتوان موارد جدید را در آن لحاظ کرد و موضوعاتی که در جهان مسئله و معضل هستند را دربرگیرد. از جمله این موضوعات می‌توان به پول، قدرت و باورها اشاره کرد.

کرامر: فلسفه تحلیلی عامل گرایش اخلاق به مسائل کاربردی نبوده است

دکتر متیو کرامر استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق دانشگاه کمبریج و مدیر برنامه فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در این دانشگاه نیز به مهر گفت: معتقد نیستم که گسترش فلسفه تحلیلی باعث چرخش و تغییر حوزه اخلاق به اخلاق عملی و کاربردی شده باشد.
 
وی افزود: اگر فرض کنیم در جاهایی که فلسفه تحلیلی جنبه مسلط دارد اخلاق کاربردی بسط و گسترش یافته است به معنای این است که در دنیای انگلیسی زبان اخلاق کاربردی در حوزه اخلاق جنبه مسلط یافته است. این فرض درستی نیست و در دنیای انگلیسی زبان این اخلاق کاربردی نیست که در دهه‌های اخیر در حوزه اخلاق جنبه مسلط یافته است.
 
کرامر تصریح کرد: اگر چه در حوزه اخلاق کاربردی کارهای خوب و زیادی انجام شده ولی در مورد مسائل انتزاعی در اخلاق نیز کارهای زیاد و قابل توجهی انجام شده است.
 
فیلسوف سیاسی معاصر تصریح کرد: برای نمونه در حوزه فرااخلاق که به مباحث انتزاعی در اخلاق توجه دارد کارهای خوب و بزرگی طی دهه‌های اخیر انجام شده است. همچنین اندیشمندان و فیلسوفان تحلیلی که در حوزه اخلاق کاربردی قلم زده‌اند در حوزه مباحث انتزاعی اخلاق نیز صاحب آثار جدی بوده و چه بسا در حوزه فرااخلاق معروف‌تر نیز بوده‌اند.
 
کرامر از "ریچارد هر" استاد برجسته فلسفه اخلاق می‌توان نام برد. "هر" در حوزه مسائل کاربردی و عملی در اخلاق مطالب زیادی را به نگارش درآورده است، او مدافع جهانی بودن یافته‌ها و گزاره های اخلاقی است، دیدگاه او به "تجویزگرایی جهانی" معروف است. کارها و آثار نظری ریچارد هر در حوزه مباحث نظری حتی از آثار او در حوزه عملی و کاربردی نیز قوی‌تر است.

بارتالامه: برخی فیلسوفان تحلیلی، اخلاق را به احساسات تقلیل دادند

دکتر کریج بارتالامه استاد دانشگاه ری دیمر در کانادا نیز در این خصوص به مهر گفت: در ابتدا باید توجه داشت که آرای فیلسوفان تحلیلی ریشه در آرای عصر روشنگری دارند.

وی افزود: گاهی در این فلسفه، مسائل اخلاقی به عنوان موضوعات کاربردی فلسفه تحلیلی واقعی پنداشته نشده است. به عبارت دیگر اخلاق و مسائل آن در عداد مسائل کاربردی و عملی فلسفه تحلیلی از سوی فیلسوفان تحلیلی به شمار نیامده است.
 
این فیلسوف معاصر تصریح کرد: بر این اساس برای نمونه اخلاق به احساسات و احساسات گرایی تقلیل و تحویل یافت. به رغم اینکه در نفس مدرنیته نکات قابل تأملی نیز وجود داشت ولی قرن بیستم فلسفه روشنگری را به تاراج برد.
 
وی یادآور شد: رجوع و بازگشت فلسفه تحلیلی به اخلاق امری ضروری و اساسی است اما سؤال این است که فلسفه تحلیلی چگونه خواهد توانست به این امر مبادرت ورزد و چگونه می تواند بر چالشها مسلط شود.
 
استاد الهیات دانشگاه ری دیمر کانادا تأکید کرد: جریان پست مدرن اگر چه بحث بازگشت به اخلاق را مطرح می‌کند اما این جریان فکری فاقد بنیانهای لازم برای تحقق این موضوع است. در حال حاضر معتقدان به دین و فیلسوفان روشنگری باید رویکرد جدی به اخلاق را مورد توجه داشته باشند.
کد خبر 1508640

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha